Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-05-09@02:31:45 GMT

هنرمندترین سالمندان ایران اینجا هستند

تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۷۳۱۹۶

هنرمندترین سالمندان ایران اینجا هستند

گروه جامعه خبرگزاری فارس - مهدی امیری پور: قدمتش به ۵۰ سال می‌رسد، آسایشگاهی بزرگ که به مأمنی آرام برای سالمندان و بیماران تبدیل شده است. بناهای گوناگون اینجا توجه هرکسی را به خود جلب می‌کند. ساختمان‌هایی که هر کدام از آنها به پناهگاهی برای سامندان تبدیل شده‌اند. در گوشه و کنارش سالمندانی را در خود جای داده که گرد پیری ایام بر چهره‌شان نشسته و چرخ روزگار آنها را به اینجا آورده تا ادامه مسیر پر پیچ و خم زندگی را در این محیط سپری کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شاید وقتی اسم آسایشگاه سالمندان به گوش هریک از ما بخورد، احساس غربت و اندوه وجود مارا فرا گیرد اما کارکنان و پرستار ایجا همه تلاش خود را می‌کنند تا نگذارند غم و غصه در وجود پدر و مادرها رخنه کند. در این سال‌ها شاهد راه‌اندازی کارگاه‌های مهارت آموزی، ساختمان برای نگهداری شبانه‌روزی بیماران MS و سالن‌های ورزشی و آسایشگاهی برای معلولان و سالمندان بوده‌ایم، اقداماتی که تا حدی می‌توانند کمک زیادی به سرگرمی و توامندسازی ساکنان این شهر کوچک کنند.

به محض اینکه پایم به آسایشگاه می‌رسد چشمم به مقبره‌ای می‌افتد، از یکی از مسوولان سوال می‌کنم اینجا مقبره چه کسی است؟ پاسخ می‌دهد اینجا آرامگاه آقای محمدرضا حکیم زاده بنیانگذار آسایشگاه و خانم اشرف قندهاری همراه و همیار او در مسیر دشوار راه اندازی این آسایشگاه است. خانم جعفری که قرار است ما را در بازدید از آسایگاه همراهی کند ما را به سمت  اتاقی که محصولات و تولیدات سالمندان و معلولان در آن نمایان است هدایت می‌کند،  تابلوهای نقاشی آبرنگ، تابلوهای رنگ روغن کاری و ... صنایع دستی سفالی، فرش‌های کوچک دستباف به این اتاق رنگ و لعابی خوش نقش داده است. در حال تماشای هنرهای دستی سالمندان هستیم که حضور یکی از همان سالمندان فضای مسکوت اتاق را تغییر می‌دهد و وی با خوشحالی و با صدای بلند شروع به خوشامدگویی کرد.

*مددجویان از کارافتاده را تونمند کردیم

مینا جعفری، کارشناس روابط عمومی که در این بازدید ما را همراهی می‌کند می‌گوید: هدف این است که کرامت سالمند و معلول حفظ شود، آموزش این عزیزان باید همراه با صبر و حوصله باشد و به همین دلیل است که آموزش دهندگان این کلاس‌ها خیرین و نیکودلانی هستند که به کهریزک می آیند. ما مددجویی داشتیم که مدتها در خانه استحمام نکرده و حتی قادر به حرکت نبوده، اما امروز با تلاش همکاران در فیزیوتراپی آن معلولان و سالمندانی که روی ویلچر می‌نشستند دیگر روی پای خود ایستاده اند و حرکت می‌کنند. همه اینها یک کار دلی است و باید بگویم کار کردن در اینجا، جز همان کارهای دلی است.

در همان اتاق نمایش کار دست همین سالمندان و معلولان، به پیرمردی ۸۷ ساله برخوردم که انگیزه بالایی برای زندگی داشت، شاید او را بتوانیم سرتیم بخوانیم، تا پیش از این‌ها قهوه‌چی بوده اما حالا ۱۴ سال است که میهمان کهریزکی‌هاست. 

«اصغر آقا» ، با آنکه سن بالایی دارد اما حافظه او همچنان مثل ساعت کار می‌کند، نه به بیماری دمانس(آلزایمر) مبتلا است و نه از اختلالات جسمی رنج می‌برد،اما وقتی از او درباره چرایی آمدنش به کهریزک سوال کردیم چهره‌اش غمناک شد و پاسخ داد :«امروز هواکش‌های شرکت‌ها را در این جا آماده می‌کنم» انگار که اصلا دلش نمی‌خواهد از آن روزها برایمان حرفی بزند. او درباره وضعیت جسمی‌اش گفت: «دارای واکرهستم اما با عصا راه می‌روم تا پاهایم دچار بی حسی نشود.»

در ادامه این بازدیدها، به اتاق نقاشی‌های سالمندان و معلولان رفتیم، مسعود قدرتی کارشناس نقاشی ایرانی است و  می‌گوید: «۵ سال است که در این مکان فعالیت می‌کنم و با این بزرگواران در حال کار کردن هستم. روزانه تقریبا حدود ۱۷ تا ۲۰ نفر فعالیت دارند و نقاشی را فرا می‌گیرند.»

او توضیح می‌دهد: «این دوستان بسیار فعالند و با انگیزه، برخی از این بچه ها نوع کارهایشان طوری است که حتی تابلوهای خوبی هم دارند، بین جسم و ذهن آنها هماهنگی بسیار کمی وجود دارد، برخی از آنها تصادف کرده‌اند، برخی بیماران ذهنی هستند و برخی هم به صورت مادرزاد معلول هستند،اما نکته جالب آن است که در گذشته برخی از همین بچه‌ها حتی توان دست گرفتن خودکار را نیز نداشتند اما امروز آن‌ها قادر به این کار هستند.»

آقای خوش چشم، نقاشی‌های سبک قهوه خانه‌ای را ترسیم می‌کند، می‌گوید: «در دوران دبیرستان به  نقاشی علاقه مند شدم اما کمی بعد مجبور شدم با دنیای مدرسه خداحافظی کنم، پس از ورودم به آسایشگاه دوباره به نقاشی روی آورده و حالا  نقاشی‌هایم مرا آرام می‌کند.»

آقای خوش چشم درباره آسایشگاه کهریزک گفت:«واقعا بهشتی که می‌گویند اینجاست؛ زمانی که به اینجا آمده بودم پس از ۱۵ روز قرنطینه تمام شد، اما من منزوی و گوشه گیر بودم، با کسی حرف نمی‌زدم و شرایط برایم جدید بود تا آنکه رفتارهای مددکاران ما را به حرف وا داشت، اینجا ما را بابا صدا می‌زنند و این کلمه خیلی برایم آشناست».

در ادامه وارد کارگاه‌های توانبخشی شدیم، مریم عباس نژاد، کارشناس روابط عمومی آسایشگاه خیریه نیز در این بخش همراه ما بود و تأکید می‌کند:«۴۴ کارگاه کوچک اعم از خیاطی، سفال‌گری معرق‌کاری و ... در اینجا  فعالیت دارند، همه مددجویان وارد این کارگاه شده و فعالیت می‌کنند، این باعث شده که مشکلات جسمی و روانی آن‌ها کم شود و در پایان ماه نیز دستمزدهایی پرداخت می‌شود.

محسن یکی از دیگر از مددجویان آسایشگاه است، معلول است و متکی به ویلچر، دفترنقاشی پیش روی خود دارد و‌ آرام آرام نقاشی می‌کشد، فراموش کرده چه کسی او را به آسایشگاه آورده حتی زمان وارد شدن خود به این جمع دوست داشتنی را نمی‌داند،اما خنده های او در میانه صحبت‌هایش تمامی ندارد، به شدت طرفدار تیم پرسپولیس است اما مداد رنگی قرمز او گوشه ای کز کرده و هیچ گاه در دستان او قرار نمی‌گیرد.

خانم عباس نژاد در ادامه ما را به کارگاه دیگری هدایت کرد، کارگاه خیاطی که ته مانده‌های پارچه ها را سرهم می‌گذارند و با آن رومیزی‌های زیبا تولید می‌کنند، می‌گوید: «۵ زن خیاط از مددجویان در اینجا کار می‌کنند و محصولات آن‌ها از طریق بازارچه‌ها به فروش می‌رسد.»

مونتاژ هواکش‌ها یکی از دیگر از فعالیت‌های مددجویان در آسایشگاه کهریزک است، گفته می‌شود اینجا سفارشات شرکت‌ها را مونتاژ می‌کنند و پیچ و مهره و بسته بندی می شود.

در ادامه ما به سمت کارگاه سراجی هدایت کردند، هنری اصیل و قدیمی اما مهجور، مددجویان در اینجا به چرم دوزی مشغول هستند و کیف‌های چرمی تهیه می‌کنند. این محصولات در بازارچه باغ فردوس تجریش به صورت فصلی به فروش می‌رسد و درآمدی به شمار می آید.

یکی از آن بخش‌هایی که توجه ما را به خود جلب کرد، اتاقکی بود برای جمع آوری اقلام دسته دوم در آسایشگاه، از یخچال گرفته تا تلویزیون و فرش‌های دسته دوم اهدایی از سوی مردم، همه و همه اینجا جمع آوری و تعمیر می‌شوند و در نهایت مورد استفاده مددجویان قرار می‌گیرند. این همان بخش هدایای مردمی است که شاید به کار مددجویان بیاید.

کارگاه معرق کاری نیز با حضور آقایان حسین فر و ترکی همیشه فعال است، معرق‌ها براساس لیزر انجام می‌شود، تمام چوب‌ها طبیعی است از آن جمله چوب‌های عناب و گردو است که مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در ادامه این بازدیدها، به ساختمان نگهداری زنان سالمند رفتیم، ساختمانی چندطبقه  که این زنان را براساس نوع توانایی‌ها و سالمندی اشان به انواع مختلف تقسیم می‌کند، یکی می‌تواند راه برود، یکی توانایی کامل دارد و دیگری با ویلچر و واکار راه می رود و آن دیگری نیز وابسته به تخت است و یا نابینا، اینها همه در اتاق ها و طبقات این ساختمان زندگی می‌کنند.

در میانه همین بازدیدها، زن سالمندی را دیدیم که کتاب به دست دارد، برای ما این ماجرا جالب بود، به سمتش رفتم تا او از چند سوال بپرسم، گفت: «من ۷ سال است که اینجا هستم، روزها کتاب می خوانم،  تمام امورات شخصی خودم را انجام می دهم و پیش از این‌ها کودکیار بوده ام و بیمارستان شهران دوره دیده ام اما بعد از کودکیاری به استخدام بهزیستی درآمده ام، اینجا هم فضا خوب است و راضی هستم.»

این زن سالمند که ۸۰ سال سن دارد، از تنها آرزوی خود می‌گوید:« تا زمانی که زنده ام و اینجا هستم درد کمتری بکشم و در سلامت باشم.»

پس از خروج از استراحتگاه زنان، در حیاط این آسایشگاه، با فاطمه یوسفی صحبت کردیم، حمام‌چی آسایشگاه کهریزک و به گفته خودش سرپرست گروه روز چهارشنبه، او می‌گوید: «۴۷ سال است که به آسایشگاه آمده و افراد ناتوان را به حمام می‌برم، پیشتر از این‌ها با مادرم به اینجا می‌آمدیم و پس از آنکه مادرم ناتوان شد،  استحمام بیماران را انجام می‌دادم و امروز نیم قرن است که میهمان این‌آسایشگاه هستم البته نه با امکانات امروز.

او در ادامه از سختی‌های آن زمان آسایشگاه می‌گوید: «با این امکانات زیر صفر اینجا کار می‌کردیم،  آب گرم می‌کردم و آن زمانی که با مادرم می آمدم ۱۹ تا ۲۰ ساله بودم و امروز تقریبا 45 نفر هستیم و در قالب یک اتوبوس به این آسایشگاه می آییم، یک عده در آسایشگاه، برخی هم در بخش درمان حضور می‌یابند و برانکاردی‌ها را می‌شویند.

 دیگر بخش آسایشگاه، ساختمان ویژه بیماران MS است، ساختمانی با جغرافیای خاص و مخصوص شرایط جسمانی بیماران، دارای ۲ طبقه ساختمان و ظرفیت حدود ۱۰۸ نفر. علی اکبرکیایی مسئول مراقبت از این بیماران است، او می‌گوید:« این ساختمان در ۲ طبقه بنا شده است، هر طبقه ای ظرفیت ۵۴ بیمار را دارد، اتاق ها تهویه شده اند، هر اتاق ۲ تا ۳تخت دارند، در داخل اتاق ها سرویس بهداشتی و حمام وجود دارد و ساختمان از نظر معماری طوری طراحی شده که نور مستقیم به بیماران MS نخورد، چرا که از لحاظ بیماری آسیب پذیر هستند.»

کیایی گفت: «میانگین سنی ما از ۳۰ سال شروع و تا بالاترین بیمار ۷۵ ساله داریم. وقتی بیمار در مرحله‌ای قرار دارد که نگهداری از سوی خانواده با مشکل مواجه است و نمی توانند رسیدگی کنند آنها را به اینجا می‌آورند.»

در بخش پایانی این بازدیدها، خانم عباس نژاد با ارائه توضیحاتی درباره  امکانات درمانی آسایشگاه، تأکید کرد: در این آسایشگاه، رایولوژی، چشم پزشکی، سونوگرافی، داندانپزشکی و تمام پزشک‌های متخصص به صورت خیرخوهانه به مردم کهریزک خدمات ارائه می‌دهند. در واقع این جا بیمارستان کوچکی هم دارد که مددجویان را به آنجا منتقل و درمان می‌کند.

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: آسایشگاه کهریزک کهریزک مرکز نگهداری سالمندان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۷۳۱۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

معلم؛ روایتگر تاریخ و مظهر فرهنگ

یاددهی و یادگیری، دو مقوله اساسی در زندگی هر فرد و موثر در فرهنگ و علم و سیاست هر جامعه بشری محسوب می‌شوند اما این معلم است یاد می‌دهد و می‎‌پروراند تا با ایفای نقش خود جامعه ای بهتر و متعالی‌تر بسازد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، اساسی‌ترین کار در هر جامعه و سرزمینی موضوع تعلیم و تربیت در آن جامعه به عنوان رکن محوری توسعه و تعالی است. کسی که این رسالت را به دوش می‌کشد معلم است و کار معلمی به هرگونه تلاشی که برای هدایت، تکامل و تعلیم و آموزش انسان، صورت می‌گیرد اطلاق می‌شود.

براساس همین تعریف است که پیامبران، معلمان بزرگ بشریت خوانده می‌شوند؛ هم چنین پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده نسبت به کوچک‌ترها نقش معلم را دارند، اما در نام‌گذاری طبقات مختلفی که وظیفه تعلیم و تربیت را بر عهده گرفته‌اند، اصطلاحاً تنها به یک طبقه معلم می‌گویند؛ یعنی همان کسانی که رسالت آموزش و پرورش فرزندان ما را از دوره کودکی و تحصیلات ابتدایی تا دوره جوانی و تحصیلات عالی، بر عهده می‌گیرند و تربیت و تعلیم انسان را دنبال می‌کنند.

در جامعه اسلامی ما این وظیفه مهم بر عهده انسان‌های شریف، قانع و وظیفه شناسی است که از سر تعهد و دلسوزی به ساختن و شکل دهی استعدادهای مؤمن و کاردان مشغولند؛ مردم ما نیز از آنجا که به نقش این طبقه فرهیخته، آگاهند همیشه از کارشان تقدیر می‌کنند و حتی روز مشخصی را هم به نام «روز معلم» تعیین کرده‌اند.

شیوه و روش عملکرد آموزش و پرورش یک جامعه، به‌عنوان کارکردی‌ترین نهاد علم و دانش و فرهنگ، بهترین و نزدیک‌ترین مظهر فرهنگ آن جامعه است، هم چنان که فرهنگ یک جامعه، بی‌تردید چگونگی آموزش و پرورش آن جامعه را نشان می‌دهد.

بنابراین حفظ، گسترش و غنی‌سازی فرهنگ عمومی، از جمله وظایف و نقش‌های بنیادین آموزش و پرورش خواهد بود؛ بر این اساس، معلم زمانی می‌تواند نقش تربیتی خود را به خوبی ایفا کند که میان رفتارها، هنجارها و نظام ارزشی او و سایر هنجارهای جامعه، هماهنگی وجود داشته باشد؛ از این رو ساده اندیشی است اگر انتظار داشته باشیم که معلّم بتواند مستقل از تأثیر سایر خرده سیستم‌ها نقش خود را به خوبی ایفا کند.

این نقش بی شک در گرو هماهنگی میان همه عواملی است که در امر تعلیم و تربیت دخیل اند. چنانچه رهبر معظم انقلاب در بیانات خود فرمودند: «همه دستگاه‌ها در دولت، وظیفه پشتیبانی از آموزش و پرورش را دارند؛ اینجا دستگاهی است که هرچه شما هزینه کنید، به طور مضاعف دستاورد خواهید داشت؛ اینجا جایی است که ثروت سازان آینده، علم سازان آینده، تمدّن سازان آینده، مدیران آینده، از اینجا به وجود خواهند آمد و خلق خواهند شد. این جور نیست که ما خیال کنیم آموزش و پرورش فقط برای ما هزینه دارد؛ نخیر، دستاوردهایی بزرگ‌تر از دستاوردهای آموزش و پرورش وجود ندارد. هرچه شما در سرتاسر کشور از جلوه‌های پیشرفت و دستاورد و ابتکار می‌بینید، ریشه آن اینجا است؛ اینجا را درست کنید تا همه جا درست بشود. بنابراین پول خرج کردن برای آموزش و پرورش و توسعه منابع مالی آموزش و پرورش، یکی از کارهای اساسی است که امیدواریم مسؤولان دولتی به این نکته توجّه کنند.»

اگر شخصیّت معلّم دارای صفات انسانی از قبیل: مهرورزی، نوع دوستی، درست کاری، همکاری، خویشتن داری و ایمان باشد، طبعاً تقلید از چنین ویژگی‌هایی، سلامت روانی کودک و امنیت آینده جامعه را تضمین خواهد کرد. با این توصیف، «معلم» به عنوان یکی از مهم‌ترین الگوهای مورد وثوق جامعه، نقش بسیار حساسی در رفتار افراد جامعه، به ویژه در میان دانش آموزان داشته و آموزش و پرورش نیز بیش از هر زمان دیگری به عنوان رکن اصلی توسعه و بالندگی اجتماعی و فرهنگی جامعه قلمداد شده و به منزله قدرتمندترین ابزار شکل دهی آینده یک کشور و پایداری و تداوم تاریخ و فرهنگ یک جامعه به شمار می‌رود.

بنابراین باید پذیرفت که کیفیت و قابلیت‌های معلمان و فرهنگیان شاغل در نظام آموزشی، آئینه تمام نمای کیفیت آموزش و پرورش آن جامعه‌اند. معلم نه تنها از طریق آموزش، که از طریق نقش الگویی خویش، درهای معرفت و حقیقت را به روی انسان می‌گشاید و راه و رسم زندگی را برای وی ترسیم می‌نماید و انسان را به مراحلی از کمال و رشد می‌رساند که قرآن از او به عنوان اسوه و الگو نام می‌برد. الگو و اسوه‌ای که سال‌ها در ذهن دانش‌آموز و دانشجو می‌ماند و هر ساله در ایام دوازدهم اردیبهشت همزمان با روز و هفته معلم بازخوانی و یادآوری می‌شود.

کد خبر 749306

دیگر خبرها

  • نگرانی شرفی از درخشش ماشاریپوف و اورونوف
  • خالی کردن حساب سالمندان در پای عابربانک
  • خالی کردن حساب سالمندان در پای عابربانک!
  • رفح را ترک نمی کنیم/ اینجا سوخت فقط برای ۳ روز دیگر وجود دارد
  • داستان شگفت انگیز دورتموند در لیگ قهرمانان اروپا؛ قرار نبود اینجا باشی
  • رئیسی: منزوی کردن زنان را به هیچ وجه قبول نداریم | به اینجا آمدم تا بگویم دختر یعنی...
  • واکنش سردار به حضور طارمی در اینتر | من اینجا چیزی زیادی نمی دانم اما...
  • حاج‌کناری: در استانم غریبم؛ کاری کردند خودم نیایم
  • اینجا تهران است بە وقت اقلیم کردستان / اهمیت سفر بارزانی بە ایران
  • معلم؛ روایتگر تاریخ و مظهر فرهنگ